شمعدانی | پایگاه اینترنتی معلولان ایران- مقالات حوزه اجتماعی
سنگینی نگاه مردم،خانواده های دارای فرزند معلول را آزار می دهد

حذف تصاویر و رنگ‌ها  | تاریخ ارسال: 1392/11/2 | 

سنگینی نگاه مردم، خانواده های دارای فرزند معلول را آزار می دهد

خانواده های دارای فرزند معلولنویسنده: علوی

چادرش را بر سرش می کشد و آرام گریه می کند. کمی که آرام تر می شود، می گوید سال هاست با این درد، زندگی می کند. زن لب به سخن می گشاید و قصه پر غصه اش را روایت می کند و می گوید:

حدود 25 سال پیش خداوند پس از 2 فرزند پسر، فرزند دختری به ما عطا کرد. وی که مایل به ذکر نامش نیست، ادامه می دهد:

حدود یک ماه پس از به دنیا آمدنش متوجه شدیم که دخترم حالت طبیعی ندارد و پس از مراجعه های مکرر به پزشک، مشخص شد به دلایلی هنگام به دنیا آمدن فرزندم اکسیژن کافی به مغزش نرسیده و دچار عقب افتادگی مغزی شده است.

وی در حالی که اشک می ریزد، می گوید: معالجه و درمانی برای این مشکل فرزندم وجود نداشت و باید کم کم می پذیرفتیم که او معلول ذهنی است. این مادر که پس از این فرزند معلولش 2 دختر سالم دیگر به دنیا آورده است، ادامه می دهد: اکنون 25 سال است که دخترم روی تخت بستری است و توان راه رفتن و حرف زدن ندارد و از غم و شادی این دنیا هیچ چیزی نمی فهمد. زن به این جای حرف هایش که می رسد، بغضش می ترکد و شروع به گریه می کند. صبر می کنم تا عقده دل بگشاید. چند دقیقه بعد با صدایی لرزان ادامه می دهد:

با وجود داشتن فرزند معلول و رنج های بسیاری که در این سال ها کشیده ام، حدود 10 سال پیش یکی از پسرهایم را در یک تصادف از دست دادم و از آن موقع رمقی در جانم نمانده است. این مادر درد کشیده اظهار می دارد: اکنون با وجود این همه سختی باز هم یک لحظه از رسیدگی به فرزند معلولم غافل نشده ام اما دختر هایم که اکنون به سن ازدواج رسیده اند، می گویند که هنگام آمدن خواستگار به خاطر خواهرشان شرمسار می شوند و من از این بابت، دردی را در سینه پنهان می کنم. وی بیان می کند: برخی از افراد دور و نزدیک فامیل بارها عنوان کرده اند که دخترم را در مراکز نگهداری از معلولان بهزیستی بگذارم اما من حاضر نیستم تا او را لحظه ای از خود دور کنم، اما فرزندانم می گویند بابت سر و صدا کردن او هنگام آمدن میهمان شرمسار می شوند. شهروندی دیگر نیز که حدود 57 سال سن و دختری معلول دارد، می گوید: تنها فرزند من یک دختر عقب مانده ذهنی است اما می تواند راه برود، کمی صحبت کند و به مدرسه برود. وی ادامه می دهد: دخترم مبتلا به سندروم داون است و برخی از کارهایش را به تنهایی هم می تواند انجام دهد. این مادر درباره سختی های نگهداری از فرزند معلول در منزل می گوید:

 دخترم زحمتی برای من ندارد و من از این بابت که می توانم به او رسیدگی کنم بسیار خوشحالم. وی ادامه می دهد: تنها مشکلی که وجود دارد، نگاه ها و طرز تفکر برخی از مردم است که تصور می کنند این کودکان باعث آزار و اذیت شان می شوند. وی اضافه می کند: به همین دلیل، هنگام اجاره مسکن با مشکل مواجه می شویم و موجران حاضر نمی شوند با وجود پرداخت کرایه مناسب، منزلشان را به ما اجاره دهند، زیرا تصور می کنند دخترم سر و صدا ایجاد می کند و آرامش شان را به هم می ریزد. شهروندی 27 ساله که فرزندش در گوشه اتاق خوابیده است و توان حرکت ندارد نیز بیان می کند: با این که رسیدگی به فرزندم به خاطر جثه سنگینش، کاری سخت است اما آن چه بیش از این آزارم می دهد، نگاه های سنگین و گاهی ترحم آمیز مردم است .

وی خاطر نشان می کند: فرزندم هنگام به دنیا آمدن دچار مشکل شد و از آن موقع تاکنون طعم خوش زندگی را نچشیده و فقط درد و رنج را از این دنیا حس کرده است. این شهروند بیان می کند: هنگامی که چندین بار برای پسرم به خواستگاری رفتیم عنوان کردند که ما فرزند معلول داریم و آن ها حاضر نیستند آینده فرزندشان را خراب کنند. وی اضافه می کند:

 متأسفانه معلولیت پسرم بر زندگی خواهر و برادرهایش تاثیر گذاشته است بی آن که خودش بداند یا تقصیری داشته باشد اما خوشبختانه فرزندانم عنوان می کنند که به این طرز تفکرها اهمیت نمی دهند. پدری که 14 سال است که فرزندی معلول دارد نیز بیان می کند: نفس من و همسرم به نفس های پسرم بند است و بدون او لحظه ای نمی توانیم زندگی کنیم اما اطرافیان حتی پدر و مادرهایمان نیز گاهی برای راحتی ما و یا ابراز همدردی عنوان می کنند که او را به بهزیستی بسپاریم تا مدتی بتوانیم به راحتی زندگی کنیم. وی اضافه می کند: آن ها نمی دانند که راحتی ما در گرو بودن در کنار پسرمان است و بدون او لحظه ای آرام و قرار نداریم. وی ادامه می دهد:

ما قبول کرده ایم که تنها فرزندمان مشکل دارد و سعی می کنیم تا با هر مشکلی که برایش پیش می آید، کنار بیاییم، اما حرف و حدیث های دیگران و اطرافیان، آرامش و اعصاب ما را به هم می ریزد و به جای آن که فکر خود را معطوف رسیدگی به فرزندمان کنیم مدام باید دغدغه ذهنی داشته باشیم و از این بابت همسرم بسیار آزرده می شود. وی اظهار می دارد:

 برای رفع این ناراحتی ها به همسرم پیشنهاد داده ام تا به یک مشاور مراجعه کند. یک روان شناس درباره شیوه برخورد با خانواده هایی که فرزند معلول دارند، بیان می کند: این خانواده ها به دلیل نگهداری از فرزند معلول که کاری بسیار سخت و دشوار است، دچار آسیب های زیادی می شوند و روحشان به دلیل این که سختی هایی را متحمل می شوند اما پیشرفتی دربهبود فرزندشان مشاهده نمی کنند، بسیار آزرده و شکننده می شود. «یزدانی» ادامه می دهد:

بسیاری از خانواده هایی که دارای فرزند معلول هستند با عشق به فرزندشان رسیدگی می کنند و حتی از این کار خود لذت می برند زیرا معتقد هستند که فرزندشان هیچ نصیبی از خوشی های دنیا نبرده است، از این رو سعی می کنند برای فرزندشان سنگ تمام بگذارند.

 وی ادامه می دهد: با مراقبت از فرزند، حس خوبی به والدین این بچه ها دست می دهد و اگر فردی بخواهد با رفتار یا گفتارش مانع کارشان شود یا آن ها را سرزنش کند، دلگیر می شوند زیرا تصور می کنند که اطرافیان می خواهند آن ها از رسیدگی به فرزندی که به کمک نیاز دارد، دست بردارند، از این رو در مقابل دیگران ممکن است حالت تدافعی پیدا کنند. این کارشناس اظهار می دارد:

از سوی دیگر، رفتار برخی از اطرافیان و یا غریبه ها هنگام مواجه شدن با معلولان یا خانواده هایشان درست نیست و خواسته یا ناخواسته آن ها را اذیت می کنند. وی بیان می کند:

اطرافیان نباید به خود اجازه دهند که در مسائل خصوصی دیگران دخالت کنند بلکه اگر نصیحت یا پیشنهادی دارند می توانند به شیوه مناسبی آن را مطرح کنند تا باعث ناراحتی این خانواده ها نشود. وی اضافه می کند: برخی از افراد، هنگامی که زحمت و تلاش خانواده های دارای فرزند معلول را می بینند از سر دلسوزی به خانواده ها توصیه می کنند تا از رسیدگی به فرزندشان در منزل دست بردارند و آن ها را به بهزیستی بسپارند. «یزدانی» خاطر نشان می کند: در فرهنگ ما سپردن فرزند معلول یا والدین سالخورده به مراکز بهزیستی ناپسند است، از این رو هنگامی که این پیشنهاد به چنین خانواده هایی داده می شود آن ها تصور می کنند که با چنین کاری در واقع فرزندشان را از خود رانده اند تا خودشان زندگی بهتری داشته باشند.

 وی توصیه می کند: اطرافیان باید با گفتار و رفتار خود این خانواده ها را در نگهداری فرزندان معلولشان یاری کنند و بدانند که روح آن ها به دلیل وجود فرزندی که نمی تواند حرکتی داشته باشد یا حرف بزند، بسیار آسیب دیده است.

وی طرز تفکر برخی از افراد را درباره فرزند معلولشان اشتباه عنوان می کند و می گوید: داشتن فرزند معلول مایه شرمساری نیست و باید بدانیم که این فرزندان نیز همان قدر از دنیا سهم دارند که هریک از ما داریم. پس نباید با خودخواهی و تکبر خانواده هایی را که فرزند معلول دارند، از خود برانیم.

منبع: خراسان نیوز

نشانی مطلب در وبگاه شمعدانی | پایگاه اینترنتی معلولان ایران:
http://shamdani.com/find-1.90.3698.fa.html
برگشت به اصل مطلب