شمعدانی | پایگاه اینترنتی معلولان ایران- اخبار حوزه معلولیت
معلولان ایران، روی خط محرومیت

حذف تصاویر و رنگ‌ها  | تاریخ ارسال: 1392/9/15 | 

معلولان ایران، روی خط محرومیت


قانون حمایت از معلولان در سال هشتم انتظار خود برای اجرایی شدن است. مناسب سازی معابری که هر روز هزاران بار بدون توجه به موانع از آن‌ها عبور می‌کنیم، مشکلات استخدام و مشاغل، همه و همه از کوچک‌ترین مشکلاتی است که هر فرد معلول روزانه با آن دست و پنجه نرم می‌کند. گفته می‌شود که این قانون به علل مختلفی در زمان دو دولت نهم و دهم به نتیجه نرسیده است و امروز چشم امید معلولان به کمیسیون اجتماعی مجلس نهم و دولت تدبیر و امید دوخته شده. «هاشم حسینی شهیدی» مدیر عامل انجمن معلولان ایران، درد و دل معلولان را برای «قانون» می‌گوید:

 آقای شهیدی، چند درصد از مردم کشور ما به هر نحوی دچار معلولیت‌های حرکتی هستند؟
آمارهای جهانی نشان دهنده این مسئله است که به طور متوسط ۱۰ درصد از هر جمعیتی به افراد معلول اختصاص پیدا می‌کند. اما متأسفانه در اداره سرشماری هم مانندبسیاری دیگر از ادارات، جایی برای شناسایی معلولان و نوع معلولیت آن‌ها وجود ندارد. علاوه بر این بسیاری از خانواده‌ها، به ویژه در مناطق محروم کشور، از اینکه فرزند معلولشان، به ویژه دختران، وارد جامعه شوند، هراس و واهمه دارند. بار‌ها دیده شده است که این خانوده‌ها در سرشماری‌های خانه به خانه‌ای که انجام می‌شود هیچ صحبتی از حضور فرزند معلول خود نمی‌کنند. این افراد نه تنها در ارتباط با تحصیل از سوی خانواده منع می‌شوند بلکه گاهی حتی اجازه بیرون آمدن از خانه را هم ندارند.

  اخیراً در رسانه‌ها و به ویژه صدا‌و سیما دیده می‌شود که به معلولان به دید افرادی نگاه می‌شود که قدرت انجام بسیاری از کار‌ها را ندارند و متأسفانه حالتی از ترحم را به این قشر ایجاد می‌کند. آیا این نگرش برای یک معلول دردناک‌تر از دیده نشدن نیست؟
ببینید، تا کنون انجمن‌ها و گروه‌های بسیاری برای حمایت از حقوق معلولان آغاز به کار کرده‌اند. در تمامی‌این انجمن‌ها حرف اول را حفظ پرستیژ معلول می‌زند. پزشک، وکیل، دبیر، استاد دانشگاه و مهندس‌های زیادی هستند که طی روز روی صندلی چرخ دار به جامعه‌ای که در آن درس خوانده و مانند هر فرد دیگری (البته با سختی‌های بسیار بیشتر) زندگی کرده‌اند خدمت می‌کنند. دولت باید به جای نشان دادن مشکلاتی که موجب تشدید محدودیت در معلولان می‌شود، بر پررنگ‌تر جلوه دادن راه حل‌ها و توانایی‌های این افراد، تأکید کند. تنها تفاوت معلولان با افراد عادی در جامعه این است که این افراد برای رسیدن به هر جایگاهی باید خیلی بیشتر از یک فرد عادی تلاش کنند. درست است که شرایط تا حدودی نسبت به سال‌های پیش تغییر کرده است اما هنوز اوضاع چندان که باید دلچسب نیست.

 معابر، خیابان‌ها، پیاده رو‌ها و ساختمان‌های اداری تا جایی که دیده می‌شود سد راهی بر سر زندگی راحت معلولان در کشور است. این سد به دست چه کسی ساخته می‌شود.؟
شهرداری. این ارگان در موارد بسیاری سعی در همکاری با انجمن‌ها را داشته است اما متأسفانه تا کنون به نتیجه خاصی نرسیده‌ایم. شهرداری باید برنامه‌ای را ترتیب دهد تا طی آن تأییدیه نهایی ساخت یک ساختمان، خیابان و یا حتی یک پیاده رو نیز از انجمن‌های حمایت‌کننده معلولان گرفته شود. مگر فرد معلول در این شهر مالیات پرداخت نمی‌کند؟ ما درکشوری زندگی می‌کنیم که ادعای اسلام و حق الناس دارد؟ آیا این حق الناس نیست؟ در پل‌هایی که روی جوی‌های آب ساخته می‌شود پاشنه‌های کفش هم گیر می‌کند چه برسد به عصای کسی که به نوعی محدودیت حرکتی هم دارد و شاید نتواند مانند یک فرد سالم قدم‌های خود را کنترل کند. در تبلیغات به جای صحبت از هزار نوع تنقلاتی که شاید به نوبه خود سلامت افراد را به خطر هم بیندازد، باید برای معلولان اطلاع‌رسانی شود. اینکه کدام معابر در کدام محلات نیاز به بازسازی و مناسب سازی دارند باید از طریق رسانه‌ها به گوش شهرداری برسد.

 چه عاملی باعث می‌شود، که این افراد در نظام و برنامه ریزی زیباسازی و در کل ساخت و ساز شهری در نظر گرفته نشوند؟
در یک جمله می‌توان گفت: « عدم وجود نیروی کنترل کننده». پیمانکاری که آغاز به ساخت یک پیاده رو، خیابان، اتصال این دو به یکدیگر و حتی ساختمان‌های مسکونی می‌کند، قادر نیست از دید یک معلول به پله‌ها نگاه کند. باید فرهنگ زندگی معلول در زندگی تک تک ما نهادینه شود. وقتی برای رفتن از یک طبقه به طبقه دیگر به پله فکر می‌کنیم باید این مسئله هم به نظرمان برسد که شاید روزی فردی بخواهد به طبقات بالای این ساختمان برود که روی یک ویلچیر نشسته است.بوستان‌های بسیاری برای رفاه حال شهروندان به وسیله شهرداری ساخته شده است و همه هم از این ارگان متشکر هستند. اما آیا به این مسئله هم توجه می‌شود که موانع نصب شده برای جلوگیری از ورود موتور به پارک‌ها راه را برای ویلچیر‌ها هم می‌بندد؟ معلول باید همیشه در ذهن ما حضور داشته باشد. به نظر من مقصر اصلی در این ماجرا تلویزیون است. برای فرهنگ‌سازی بستن کمربند ایمنی چندین نوع تبلیغات تلویزیونی، رادیویی، جریمه و هزار راهکار دیگر استفاده شد و امروز تقریباً همه از کمربند استفاده می‌کنند.

اما در ارتباط با موانع نصب شده برای جلوگیری از ورود موتور به معابر پیاده و پارک‌ها راحت‌ترین راه ممکن یعنی بستن راه و سوزاندن سیخ و کباب با هم به نظر ارگان‌ها مسئول رسیده است. از این مسائل گذشته، همین بستن کمربند از کودکی برای بچه‌ها در مدارس آموزش داده می‌شود، اما جایگاه معلول در کتاب‌های درسی کجاست؟ چند درصد از کودکان می‌دانند در اولین برخورد با یک کودک معلول چطور باید برخورد کنند؟ جای بسیار ناراحتی دارد که حتی برخی از والدین از سر بی‌انصافی یا عدم آگاهی نتیجه غذا نخوردن و شیطنت فرزندان خود را با نشان دادن کودکان معلول به او نشان داده و به همین شکل او را از قرار گرفتن در کنار یک معلول حرکتی دچار ترس می‌کنند.یادم می‌آید جوانی بود که از همه جا بی‌خبر، با پا گذاشتن روی پله‌های یخ زده پل عابر پیاده و یک بد اقبالی قدرت حرکتی را در هر دو پای خود از دست داده و حالا ویلچیر نشین شده است. بماند که گناه غیر استاندارد بودن پله‌ها و اینکه چرا پله‌های یخ زده نمک پاشی به موقع نشده‌اند به گردن کیست.

باید در ذهن داشت: «مرگ همیشه مال همسایه نیست». هیچ یک از کسانی که در تصادف، حوادث و بلایای طبیعی و حتی جشن‌های چهارشنبه سوری، عضوی از بدن خود را از دست داده و یا قدرت استفاده از آن را ندارند، به این مسئله فکر نمی‌کردند که روزی معلولیت به سراغ آن‌ها نیز خواهد آمد.باز هم تأکید می‌کنم. در این بین سخت‌ترین و سنگین‌ترین وظیفه برای، تبلیغات در راستای رسیدگی به امور معلولان بر عهده تلویزیون است. تمام برنامه‌های تلویزیون صبح و ظهر و شب شده است، آشپزی. غذاهای یک آشپز هم که تمام می‌شود آشپز را تغییر می‌دهند ولی برنامه به قوت خود پابرجاست. اما تبلیغات برای معلولان روز ۱۲ آذر شروع می‌شود وهمین روز هم تمام می‌شود. این مسئله نیاز به تداوم و تکرار دارد.

 با در نظر گرفتن این مسئله که معمولا شهرستان‌ها در حل بسیاری از مشکلات در مقایسه با پایتخت، موانع بیشتری را بر سر راه خود دارند؛ وضعیت معلولان در شهرستان‌ها به چه شکلی است؟
بر خلاف سایر مشکلات، در ارتباط با معلولان، شهرستان‌ها وضعیت بهتری دارند. دلیل این مسئله هم نکته پیچیده‌ای نیست. در شهرستان‌ها دسترسی به مقامات و مسئولانی که بتوانند مشکلی را حل کنند، بسیار ساده‌تر است. مسئول شبکه استانی خراسان را خیلی راحت‌تر از آقا ضرغامی‌می‌توان ملاقات کرد. همین مسئله باعث می‌شود تا دوره رسیدگی به مشکلات معلولان هم کوتاه‌تر و کمتر درگیر کاغذ بازی‌ها شود.با این وجود معلولان در تمامی‌نقاط کشور از دو نکته همیشه و همه جا رنج می‌برند. اول، بحث حمل و نقل؛ می‌توان گفت سیستم حمل‌و‌نقل عمومی‌تا نزدیک به ۱۰۰ قابل استفاده برای معلولان نیست. بحث دوم خیابان‌ها است. ورود از خیابان‌ها به پیاده رو و بالعکس برای بسیاری از معلولان کار وقت بر و بسیار مشکلی است.در تهران، در بازه‌های زمانی نه چندان طولانی، ایستگاه‌های مترو  و اتوبوس برای رفاه حال شهروندان افتتاح می‌شود. ولی حتی در ایستگاه‌های جدید هم معلولان در نظر گرفته نشده‌اند. بالاخره این مسئله باید از یکجا آغاز شود. نگفتیم 10 روزه همه چیز را حل کنید، گفتیم به تبلیغات تداوم بدهید تا مشکلات با فرهنگ سازی جایگاه معلولان در جامعه از میان برداشته شود.

 تا جایی که می‌دانیم، قانون حمایت از معلولان که ظاهرا در ۱۶ بند تعریف شده است هشت سالی می‌شود که بلاتکلیف مانده. ماجرای این قانون به کجا رسید؟ آیا امیدی هست که در دولت یازدهم، اجرای این قانون به سرانجام برسد؟
متأسفانه حتی این قانون هم، قانون کامل و جامعی نیست. حدود اردیبهشت ماه سال گذشته بود که قانون حمایت از معلولان مورد بازنگری قرار گرفته و هنوز در انتظار تأییدیه کمیسیون اجتماعی مجلس است. قانون حمایت از معلولان، در ۱۶ بند به امور معلولان در ارتباط با استخدام، مناسب سازی معابر، معافیت و بسیاری نکات دیگر رسیدگی می‌کند. مهم‌ترین نکته‌ای که این قانون با مشکلات و موانع بسیاری برای اجرایی شدن مواجه است بند آخر و در ارتباط با بیمه‌های درمانی برای این افراد است.عملا جایگاه مشخصی برای تأمین اعتبار این بیمه وجود نداشته و به صورت موردی به اعتبارات دستگاه‌های مربوطه، سازمان بهزیستی، یارانه‌ها و صرفه جویی پاس داده شده است. کدام ارگان است که از حقوق کارمندان خود بزند و مبلغی را برای این مسئله به صندوق بیمه درمانی معلولان واریز کند؟

از یک سو بهزیستی به تنهایی قادر نیست در مقابل همه این مسائل سینه سپر کند. بهزیستی هم نیاز به تأمین اعتبار دارد. از سوی دیگر باید برنامه‌ای طرح ریزی شود تا ارگان‌ها و سازمان‌هایی که تولید معلول دارند هزینه خسارات ایجاد شده را تقبل کنند. برای مثال وزارت راه یکی از عمده‌ترین تولید کنندگان معلول در کشور است. استاندارد نبودن راه‌ها، پیچ‌های نا‌مناسب، رسیدگی نکردن به راه‌ها در فصول سرد سال و بسیاری نکات دیگر همه منجر به بروز تصادفاتی می‌شود که علاوه بر مرگ و میر‌های دلخراش جامعه را متحمل معلولیت‌های جسمی‌می‌کند که هم به صورت فردی و هم در بعد اجتماعی هزینه بر خواهد بود.وزارت بهداشت و درمان یکی دیگر از ارگان‌هایی که باید بودجه‌ای را هم برای صندوق بیمه درمانی معلولان در نظر بگیرد. یک زایمان که با تأخیر انجام شود و در کل اشتباهات و خطاهای پزشکی بعد از تصادفات و اتفاقات غیر مترقبه بیشترین معلول را تولید می‌کند. اگر وزارت بهداشت موظف به چنین مسئله‌ای شود، بالطبع نظارت او بر پزشکان و خطاهای آن‌ها نیز بیشتر شده و تولید معلول به وسیله این ارگان به حداقل خواهد رسید. معلولان را منحصر به ۱۲ آذر نکنید. فرهنگ زندگی معلولان باید در ذهن تک تک افراد جامعه نهادینه شود. این مسئله در اولین نگاه بر عهده رسانه و به ویژه تلویزیون خواهد بود.

منبع: سلامت نیوز

نشانی مطلب در وبگاه شمعدانی | پایگاه اینترنتی معلولان ایران:
http://shamdani.com/find-1.83.3302.fa.html
برگشت به اصل مطلب