شمعدانی | پایگاه اینترنتی معلولان ایران- اخبار حوزه معلولیت
قهرمانان معلول تیروکمان خانه‌نشین شدند!

حذف تصاویر و رنگ‌ها  | تاریخ ارسال: 1392/6/18 | 

قهرمانان معلول تیروکمان خانه‌نشین شدند!

معلولان تیم تیراندازی با کمان استان کرمان، صاحبان عناوین متعدد قهرمانی و نایب قهرمانی، به دلیل عدم حمایت و بی‌توجهی‌ها، کمان‌های خود را کنار گذاشته و دست از تیراندازی برداشتند؛ خانه‌نشینی، زخم بستر، افسردگی و ده‌ها مشکل دیگر سرنوشتی است که برای این ورزشکاران رقم خورده، آن هم در شرایطی که در همه مسابقات و رقابت‌ها، قهرمانی و عناوین برتر، از آنِ کمانداران کرمانی بوده است.

بهمن‌ماه سال 86 بود که با همت محمدرضا سیدی، رییس وقت هیات جانبازان و معلولین استان کرمان، تیم تیراندازی با کمان ویژه معلولین تشکیل شد. از همان ابتدای فعالیت، تعداد زیادی از معلولین ضایعه نخاعی در کرمان جذب این تیم شدند.

 محلی که برای تمرین این افراد در نظر گرفته شد، سالن ورزشی شهید تجلی شهر کرمان بود. تجهیزات اولیه مورد نیاز برای ورزش تیراندازی را از جمله کمان و تیر و سیبل را بهزیستی و هیات تامین کردند. تمرین‌ها آغاز شد. در ابتدا، این ورزشکاران که حالا با هزار دلخوشی از خانه بیرون آمده و به فکر تجدید قوای از دست رفته خود به دلیل بی‌تحرکی‌های طولانی مدت بودند، با مشکل آمد و رفت روبرو شدند.

 استفاده از وسایل حمل‌ونقل عمومی، به دلیل عدم مناسب‌سازی، به هیچ وجه برای این افراد در کرمان ممکن نبود.

 آمد و رفت با تاکسی و آژانس نیز مقرون به صرفه نبود. مسئولین وقت اما، انگار تصمیم خود را برای ورزشکار کردن این معلولین گرفته بودند. همین شد که بلافاصله، با پیگیری مسئولین هیات و انجمن ضایعه‌نخاعی پویای کرمان و همچنین با حمایت شهرداری کرمان و شخص مهندس سیف‌الهی، یک دستگاه اتوبوس، مناسب‌سازی شد و در اختیار معلولین قرار گرفت. اگرچه یک دستگاه، اصلا کافی نبود اما دلخوشی و دلگرمی بود؛ گاهی اوقات پیش می‌آمد که بین زمان پیاده شدن اولین مسافر تا آخرین مسافر، سه ساعت طول می‌کشید. باید تمام شهر را، از این نقطه به آن نقطه طی می‌کردند. احدی اما به این اوضاع اعتراضی نداشت که هیچ، سپاسگزار هم بودند؛ اگر این اتوبوس نبود، خانه‌نشین می‌شدند. کسی این را نمی‌خواست.

 همه چیز به خوبی پیش می‌رفت. مربی‌گری تیم را نیز، در ابتدا محمدعلی بصیری‌نیا بر عهده داشت. بعد از او اما، هادی رمضانی بالای سر بچه‌های ضایعه‌نخاعی هدایت‌کنندۀ 30 نفر از دختران و پسران معلولی بود که همه توان خود را به کار بسته بودند تا همت مسئولین و دست‌اندرکارانی که زمینه‌ای برای سلامتی جسمی و روحی‌شان فراهم کرده بودند، بی‌جواب نگذارند.

 زهرا نعمتی، بانوی افتخارآفرینی که در بازیهای پارالمپیک لندن خوش درخشید و ده‌ها عنوان قهرمانی ملی و بین‌المللی را از آنِ خود کرده، از همین تمرین‌ها و همراه همین 30 نفر تیراندازی را شروع کرد. رهام شهابی‌پور، دیگر عضو تیم ملی تیراندازی با کمان نیز کرمانی است و از بچه‌های همین تیم.

 در سه سالی که سالن شهید تجلی شهر کرمان پاتوق ورزشکاران معلول بود، مسابقات متعددی در سطح استان و کشور برگزار می‌شد که رتبه‌های برتر آن از آنِ کرمانی‌ها بود؛ عناوین قهرمانی، نایب قهرمانی و رتبه سوم و ...

 بعد از این اما، ناگهان همه چیز تغییر کرد. مسئولین سالن از ورود معلولین تیراندازی با کمان ممانعت کردند.

 می‌گفتند دلیل این امر، اتمام مدت قراردادی است که بهزیستی با مسئولین سالن داشت؛ در واقع، مدت اجاره تمام شده بود و کسی به فکر تمدید آن نبود.

 با این اتفاق، اعلام شد که برای مدت کوتاهی تمرینات تعطیل می‌شود تا محل مناسبی در نظر گرفته شود. معلولان ضایعه‌نخاعی به این وعده دل‌خوش کردند. در خانه ماندند؛ چشم‌انتظار. انتظاری که هنوز هم ادامه دارد. از سال 88 تاحالا!

 تیم از هم پاشید. مربی از کرمان رفت. سرویس رفت‌وآمد هم دیگر سراغ هیچ‌کدام از ورزشکاران نرفت. بااین وجود، عده‌ای اما تمرینات را ادامه دادند. تنها سه، چهار نفر از بین آن 30 نفر!!

 این‌ چند نفر، در زمین بایر و خاکی و روبازی که برای احداث سایت تیراندازی در کرمان در نظر گرفته شده، تیر می‌زدند. زیر آفتاب داغ و یا در سرمای شدید. تمرینات بدون حضور مربی بود و ارتباط مستقیم داشت با شرایط آب‌وهوایی؛ اگر باد می‌وزید، تمرینات تعطیل می‌شد. اگر باران می‌بارید، زمینِ خاکیِ محل تمرین، یک‌دست با گِل پوشیده می‌شد و ویلچر نمی‌توانست تردد کند. خار و خاشاک تمام محدده زمین را فراگرفته بود. کاری که قبل از شروع هر دور از تمرینات انجام می‌شد، پاک‌سازی زمین از وجوداین خارو خاشاک بود! سخت بود اما تحمل می‌کردند. خانه‌نشینی کلافه‌کننده است. به هر روی، اوضاع به همین منوال پیش می‌رفت. تجهیزات فرسوده شده بود و نیاز به نوسازی داشت. هیات در پاسخِ این خواستۀ معلولینِ کماندار کرمانی از نبود بودجه سخن گفت. چاره‌ای نبود. با همین وضع، بچه‌ها ادامه دادند.

 باز همان اتفاق سالن شهید تجلی تکرار شد؛ از ادامه فعالیت ورزشکاران معلول در زمینِ سایت تیراندازی ممانعت شد به دلیل انجام فعالیت‌های عمرانی!

 این‌بار هم این سه، چهار نفر نومید نشدند. پایه و سیبل‌شان را برداشتند و به سالن ورزشی فجر رفتند. در گوشه‌ای از محوطۀ این سالن تمرینات‌شان را ادامه دادند! البته، اگر بشود اسم تیراندازی با کمان‌های فرسوده، تیرهای درب‌وداغون و بدون مربی را تمرین گذاشت.

 ساکنان محله‌های اطراف سالن فجر شاهدان خوبی هستند بر مشقت‌هایی که یک معلول ویلچری برای در خانه نماندن باید تحمل کند؛ محمد خواجویی، یکی از این شاهدان است. می‌گفت که "یک روز حوالی ساعت یک ظهر بود دیدم یک ماشین پراید 141 در خیابان در حال تردد است. یک معلول ویلچری در حاشیه ماشین، دستگیره درب را گرفته و پابه پای آن می‌آمد. در صندوق عقب خودرو، دو، سه تا ویلچر روی هم تلمبار شده بود. به جز راننده، یک خانم و یک آقا هم در ماشین نشسته بودند. بعدها متوجه شدم که این‌ چهار نفر معلول ضایعه‌نخاعی هستند. برای سوار شدن به ماشین، کسی باید باشد تا ویلچرها را در صندوق عقب بگذارد. به همین خاطر، یک نفر نباید سوار خودرو بشود و آن کسی که دستیگره درب را گرفته بود، کارش جمع کردن ویلچر این سه نفر بوده است".

 محل تمرینات آنها در سالن فجر نیز اصلا مناسب نبود به خصوص این‌که این محوطه روباز بوده و در گرمای داغ تابستان کرمان، برای چند نفر که باید وزنشان را با دست‌هایشان جابه‌جا کنند، طاقت‌فرسا بود. بچه‌ها خودشان سایبانی با چوب‌های نخل درست کردند. سیبل‌ها را تعبیه کردند و تمرین می‌کردند. باز هم بدون مربی! چهار ماهی این وضع ادامه داشت. از هفته گذشته اما، همین امکانات نیز از آنها گرفته شد. مشخص نیست از سوی چه کسی، اما این سایبان به آتش کشیده شده و جز خاکستر آن، چیزی باقی نمانده است. بااین اتفاق، اکنون تمرینات به طور کامل تعطیل شده و با این وضعیت، این چهار نفر هم دست از ادامه تیراندازی برداشتند!

 مسلم فخاری، بتول زنگی‌آبادی، امیر قاضی‌زاده و سینا منشا زاده، این ماجراها را بیان کردند. فخاری بعد از تعطیل شدن تمرینات، اگر آنچه که بود بشود اسمش را تمرین گذاشت سرش را به کار معرق گرم کرده، کنج اتاقش. زنگی‌آبادی نقاشی می‌کشد، کنج اتاقش. قاضی‌زاده، باید قسط‌های ماشینش را بدهد، رفته توی آژانس کار می‌کند. منشازاده هم، با عفونت کلیه‌هایش که یکی از عوارض بی‌تحرکی است، کلنجار می‌رود.

 البته آنچه که بیان شد، سرنوشت هادی ایزدپور، مسلم عرب‌پور، زهرا رییسی، مریم مقدم، ماندانا مصطفوی، سید نوذر سیدی، حمید عوض‌بیگی، ناهید پورجعفری، کبری ضیاءالدینی، فرحناز تاج‌الدینی، عصمت بهلول، محمد علی نبی‌پور و ... تعداد زیادی از دیگر معلولین ضایعه‌نخاعی کرمان نیز هست که اکنون همه، خانه‌نشین شده‌اند.

 اوایل شهریور ماه، سرمربی تیم تیراندازی با کمان کشور برای رکوردگیری انتخابی تیم ملی، به کرمان آمد. او این وضعیت را از نزدیک دید، بچه‌ها می‌گویند متاسف هم شد و گفت که شرایط سختی را دارید. اما فقط همین!

 مدیر کل بهزیستی استان کرمان هم یک‌روز سر تمرینات آمد. از نزدیک شرایط را دید. بچه‌ها می‌گویند خیلی هم تاسف خورد. دکتر رضا عباسی، که در زمان مدیریتش، حمایت‌های خوبی از ورزش معلولین را در کرمان شاهدیم که حاصل آن، کسب رتبه‌های جهانی و ملی متعدد بوده است، قول‌هایی نیز برای تامین برخی از نیازهایشان به ورزشکاران داد و دلگرم‌شان کرد. شاید به همین خاطر هم بود که تا پیش از سوختن سایبان، بچه‌ها تمرینات را ادامه می‌دادند. الان ولی دیگر هیچ انگیزه‌ای برای ادامه دادن وجود ندارد. این را هم مسلم فخاری، بتول زنگی‌آبادی، امیر قاضی‌زاده و سینا منشا زاده می‌گویند. می‌گویند که دیگر از این اوضاع خسته شدیم و برای دلمان هم دیگر تیر نمی‌زنیم! خودمان کاری از دستمان ساخته نیست. کسی هم به فکرمان نیست ...

 استعدادهای کم‌نظیر و یا حتی بی‌نظیر ورزش کرمان این‌گونه از صحنه رقابت‌ها دور شده و با زخم‌بستر و عفونت‌های شدید ناشی از کم‌تحرکی روزگار می‌گذرانند...

 گزارش از خبرنگار ایسنای منطقه کویر، اسماء پورزنگی آبادی

 منبع: ایسنا

نشانی مطلب در وبگاه شمعدانی | پایگاه اینترنتی معلولان ایران:
http://shamdani.com/find-1.83.2562.fa.html
برگشت به اصل مطلب