بامداد با راز و نیایش دوشنبه۹۴/۶/۹ خاص ترین مخلوقات خدا دروود... صبح؛ قطره ایست بر رخسار هستی صبح سپید، با دشتی از خیال و آرزوهای روشن، از راه رسید. نسیم صبح، عطر دل آویز گلزار محبت را بر منظره گیتی پراکند. هوا هوای استشمام مهر است ،صبحتان پر مهر 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 یگانه پروردگارم؛ ای سرّ تو در سینهٔ هر محرم راز ... پیوسته درِ رحمت تو بر همه باز هرکس که بدرگاه تو آورد نیاز محروم ز درگاه تو کی گردد باز ...... 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 همرازم ؛ باد و پرندگان, از بالای سر ما میگذرند رودخانه ها,به دیدار ما درنگ نمیکنند زمین در چرخیدن خود به پیر کردن ما قصد نکرده است نیمکت های پارک,انتظار ما را نمیکشند باغها و جنگلها-به وقت-جامه عوض میکنند همه به کار خود مشغولند و این میان فقط زندگی ست که از دست می رود. زندگی فاصله ی آمدن و رفتن ماست راستی .... ما ،در این فاصله ی بین دوحرف بارخود رابستیم ؟ اگر اکنون که فرسوده ترین لحظه ی عمر من و توست ،درنیابیم که چیست،هدف خلق شدن ،از قطار سفر عمر ،یقین جا ماندیم برخیز و بکوش ،عشق را روشن کن ،این دو دم فرصت آمادگی و رفتن ماست ..... روزتان به زیبایی تابلوی طبیعت همیشه سبز 🌹
|