کابوس مرگ در دنیای مسخشدگان
کابوس مرگ در دنیای مسخشدگان این برای اولین بار نیست که سازمان بهزیستی کشور با یک خبر تلخ به صدر اخبار اجتماعی میرسد.
مرگ 15 کودک طی سالجاری در یکی از مراکز نگهداری معلولان سازمان بهزیستی باز هم سوالات زیادی درباره نحوه رسیدگی ونگهداری از این کودکان در مراکز تحت پوشش سازمان بهزیستی ایجاد کرد.
این برای اولین بار نیست که سازمان بهزیستی کشور با یک خبر تلخ به صدر اخبار اجتماعی میرسد. مدیریت این سازمان طی دولتهای نهم و دهم بارها از سوی کارشناسان به ناکارآمدی متهم و هربار با بیتوجهی رئیس دولت مواجه شد. خبرنگاران طی این سالها هربار که از سازمان بهزیستی نوشتند بلافاصله با توضیحات مدیران آن مواجه شدند. این بار اما انتشار خبر مرگ 15کودک چیزی نیست که توجیه شود.
خبرگزاری ایسنا به نقل از یکی از کارکنان مرکز نگهداری معلولان نارمک گزارش داده است که از ابتدای سالجاری تاکنون 15 مورد فوت کودکان معلول در این مرکز رخ داده است که از این تعداد دو تا سه مرگ به علت بیاحتیاطی و کمکاری بوده است. به عنوان مثال در مورد یکی از کودکان، مرگ در نیمه شب اتفاق افتاده چرا که داروی تشنج را به کودک ندادهاند و کودک از تخت پایین افتاده و این اتفاق منجر به مرگ وی شده، این درحالی است که فوت شده را تا صبح نگه داشته و اطلاعی داده نشده است.
همچنین این کارمند به یکی دیگر از مرگ و میرهای کودکان در مرکز نارمک اشاره میکند و میگوید: در مورد یکی از مرگها با پزشک طرف قرارداد مرکز تماس گرفته و از وی خواستهاند تا گواهی فوت صادر کند، اما پزشک به دلیل عدم حضور در زمان مرگ موضوع را قبول نمیکند، بنابراین آنها از پزشک دیگری بیرون از مرکز، گواهی فوت دریافت میکنند. گویا چنین ادعایی را پزشک تایید کرده و مرگ کودک را بر اثر تشنج و ایست قلبی اعلام کرده و گفته مرگ این کودک به علت تشنج و پس از آن ایست تنفسی بوده که به علت نبود پزشک مقیم نتوانستند اقدامات لازم را انجام دهند و تا زمان زنگ زدن به اورژانس نیز کودک مذکور فوت شده است.
او همچنین درخصوص تماسی که برای صدور گواهی فوت یکی از این کودکان برقرار کرده، ادامه داد: گواهی فوت را برای فوت شدهای صادر میکنیم که خودمان بالای سرش باشیم، اما آنها با من تماس گرفتند و من گفتم به دلیل بیاطلاعی از جریان فوت گواهی صادر نمیکنم.
این پزشک با بیان اینکه بیماران این مرکز هر یک معلولیت و مشکل جسمی دارند، گفت: بیشک هیچ یک از پرسنل نمیخواهند سبب فوت کودکی شوند، ولی به علت تعداد زیاد کودکان و کم بودن پرسنل ممکن است فرصت رسیدگی به همه کودکان وجود نداشته باشد، اگر بخواهیم سهلانگاری را معنا کنیم، ممکن است به علت کم بودن پرسنل با توجه به تعداد کودکان در شیفت شب این اتفاق رخ داده باشد.
درعین حال یکی از ناظمان شیفت این مرکز با رد دخالت سهلانگاری و بیدقتی پرسنل در مرگ برخی از این کودکان و با اشاره به اینکه این کودکان معلول فلج مغزی و ذهنی بوده و بسیار آسیبپذیرند، میگوید: برخی از این افراد مشکلات گوارشی شدید دارند، دارای آسیبهای تنفسی، ادراری و سیستم دفاعی ضعیف هستند و نگهداری از آنها بسیار سخت است.
وی با بیان اینکه به نظر من قصوری در این زمینه رخ نداده، اظهار کرد: در دوره نظافت من یک مورد مرگ ومیر بوده که علت آن هم بر اساس گزارش اورژانس احتمال جستن آب دهان در گلوی کودک بوده است! به گفته وی، حدود 200 کودک معلول در این مرکز نگهداری میشوند که در شیفت صبح حدود 30 پرستار و در شیفت شب حدود 15پرستار از آنها نگهداری و مراقبت میکنند.
بررسیها چه میگویند؟
همایون هاشمی، رئیس سازمان بهزیستی کشور 3روز بعد از اولین گزارش تکان دهنده خبرگزاری ایسنا در این رابطه، توضیحاتی را به این خبرگزاری ارسال کرده است.
وی در بخشی از این توضیحات عنوان کرده است: مرکز نگهداری معلولان نارمک به صورت هیات امنایی اداره میشود و قسمت عمده نگهداری در این مرکز توسط خیرین و مددکاران افتخاری صورت میگیرد، این افراد اشخاصی نیستند که برای حقوق کار کنند بلکه برای رضای دل خود به فعالیت میپردازند، بنابراین در این مرکز داد و ستدهای فرمایشی وجود ندارد، بلکه داد و ستدها انسانی است. این مرکز کاملا استاندارد اداره میشود و براساس استانداردهایی که در همه مجامع و کشورها پذیرفته شده است فعالیت دارد. هرچند تعداد پرسنل آن کم نیست اما زیاد هم نیست؛ باید تقویت شود اما در این راه منابع و مصارف سازمان بهزیستی نیز با محدودیتهایی مواجه است.
رئیس سازمان بهزیستی همچنین در ادامه توضیحاتش میگوید:من طی سالجاری سه بار از این مرکز بازدید کردهام، مرکز نگهداری معلولان نارمک یکی از مجتمعهای بزرگ سازمان بهزیستی است که بیش از 200 فرزند معلول را بدون حضور مادرانشان نگهداری میکند. این افراد کودکانی هستند که دارای نقص مادرزادی، ژنتیکی، مشکلات تنفسی و عفونی هستند و نگهداری از آنها بسیار سخت است و عموما دیر رشد کرده و میزان مرگ و میرشان بالاتر از افراد سالم است.ما نیز مانند دیگران نگرانی زیادی در این زمینه داریم و بازرسیهای نامحسوس را در دستور کار قرار دادهایم و اگر قصور و سهلانگاری در این زمینه رخ داده باشد مصادیق قانونی آن مشخص است و معین شده که چه اقدامی باید در مقابله با آن انجام گیرد و مطمئنا در این زمینه بر اساس قانون مداخله خواهد شد.
وی با اشاره به اینکه کمتر از 24 ساعت پس از گزارش این موضوع به بنده بلافاصله نیروهای سازمان بهزیستی فرستاده شدند تا فعالیتهای نامحسوس خود را آغاز کنند، ادامه میدهد: در حال تحقیق و بررسی در این زمینه هستیم. در هر مقطعی تخلفی صورت گرفته باشد مصادیق قانونی و شرعی وجود دارد و قطعا طوری مداخله میکنیم که مطمئنا منجر به نتیجه شود.
سوالات همچنان پابرجاست
توضیحات رئیس سازمان بهزیستی بر نگرانیها افزوده است. اینکه 15کودک معلول زیر نظر این سازمان جان شیرینشان را از دست بدهند و رئیس سازمان صرفا از طریق گزارش یک خبرگزاری متوجه این ماجرا شود و بعد تیمی برای تحقیق بفرستد عمق فاجعه را نشان میدهد. آقای هاشمی به صراحت در توضیحاتش بیان کرده است که تاکنون سه بار از این سازمان بازدید کرده؛ اینکه چه اتفاقی افتاده تا وی از چنین واقعه دلخراشی خبردار نشده است خود جای سوال دارد. در بخشی از این توضیحات، رئیس سازمان بهزیستی با قاطعیت میگوید مرکز نگهداری معلولان نارمک جزو مجهزترین مراکز نگهداری معلولان است؛ با این وجود همه رسانهها و افکار عمومی باید نگران مراکزی شوند که به این امکانات مجهز نیستند و باید دید در آن مراکز چه فاجعهای در حال وقوع است. مرگ 15کودک معلول در دولت یازدهم آن هم به دلیل کم کاری پرسنل و شرایط بد زیستی چیزی نیست که رسانهها بر آن چشم پوشی کنند یا با چنین توضیحاتی قابل بخشش باشد.
ابهری: قبلا هشدار داده بودم
دکتر مجید ابهری آسیبشناس و متخصص علوم اجتماعی، ضمن ابراز هیچگونه خصومت شخصی با رئیس سازمان بهزیستی درباره این اتفاق میگوید: بنده به عنوان یک آسیبشناس که 30 سال است در این زمینه فعالیت کرده توصیه میکنم که ایشان به جای مصاحبههای روزانه با سایتهای خبری و ارائه آمارهای بیاساس و انجام کارهای زینتی و ویترینی مثل غربالگری اضطراب در مهدکودکها و ایستگاههای کنترل خشم و خانههای سالمندان و هنرمندان و ارائه آمارهایی مثل ایجاد 3000 شغل برای معلولین و 2000 مسکن برای افراد تحت پوشش بهزیستی، بهتر است به فکر ناکارآمدی سازمان مطبوع خود باشند.
این عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، با اشاره به اینکه در حال حاضر 70 درصد از ترک اعتیاد در دست بخش خصوصی است ادامه میدهد: اگر سازمانهای خیریه و مردم نهاد نبودند و شهرداری تهران به داد کارتن خوابها و بیخانمانها نمیرسید آمار مرگهای ناشی از سرمازدگی در تهران و دیگر شهرها باعث آزردگیهای ملت و دولت میشد. شهرداری تهران هیچ وظیفهای در قبال سلامت روانی مردم ندارد چرا که بودجههای پیشگیری برای سلامت مردمی در اختیار بهزیستی است.
وی به بودجهای که از طرف بهزیستی (بی.سی) در اختیار دانشگاهها قرار میگیرد اشاره میکند و میگوید: چنین بودجههایی باید هزینه و سپس گزارش شوند. اصلا تا به حال بهزیستی این گزارشها را ارزیابی کرده یا نه؟ موضوع تحقیر کودکان در مرکز نگهداری کودکان بیسرپرست در مشهد به اسم تنبیه و مرگ کودکان ایزوله در نارمک موضوعاتی هستند که به رسانهها نفوذ کرده وگرنه از این قبیل اتفاقها در بهزیستی کم نبوده است. درست است که مراقبت از کودکان ایزوله بسیار دشوار و پرهزینه است اما آیا برای نگهداری از 200 کودک ایزوله 15 پرستار در شب و 30 پرستار در روز کافی است؟
دکتر ابهری در ادامه با اشاره به وضعیت وخیم نگهداری کودکان معلول و ایزوله میگوید: وقتی وارد مرکز نگهداری این کودکان میشویم بوی عفونت ادرار از تخت خوابهای کودکان واقعا آزاردهنده است. تعجب میکنم چرا ریاست سازمان بهزیستی که در مصاحبهها وضعیت افراد تحت پوشش را بسیار شیک و راحت نشان میدهد به مراکز خود در شهرستانها سر نمیزند. واقعا پروژههای تحقیقاتی بهزیستی به چه کسانی سپرده میشود؟
چرا برای پروژههای تحقیقاتی ناظر دانشگاهی تعیین نمیشود. چرا از صاحبنظران علوم بهزیستی برای بهبود وضعیت این سازمان استفاده نمیشود؟ همزمان با مرگ این کودکان دهها پرسش به ذهن افراد خطور میکند. امیدوارم در آستانه سال نو ریاست سازمان بهزیستی آماده ارائه برنامههای کاربردی در سال جدید بوده و بیشتر اوقات خود را به جای مصاحبه به مطالعه و بررسی اوضاع سازمان بهزیستی صرف کنند.
علت مرگ باید مشخص شود
دکتر آیدین مولازاده کارشناس حقوق پزشکی نیز درباره مرگ این کودکان ناشی از نبود مراقبتهای پزشکی در مرکز بهزیستی نارمک میگوید: در مرحله اول باید علت مرگ این کودکان بهطور دقیق مورد پیگیری قرار گیرد و علت واقعی مرگ آنها مشخص شود. اما آنچه مهم است اینکه باید چنین اتفاقی را به صورت دوجانبه مورد بررسی قرار داد.
وی ضمن ابزار تاسف از حادثه مرگ کودکان میگوید: یکسری از بیماریها هستند که بیمار در سن خاصی به صورت طبیعی فوت میکند. اما ممکن است نحوه نگهداری و مراقبت و همچنین تعامل با این بیماران آن گونه که باید صحیح نباشد.
او به نقش مهم رضایتمندی کارمندان و کارکنان چنین مراکزی از نهادهای بالاتر اشاره کرده و توضیح میدهد: متاسفانه در سالهای گذشته ما انباشت بسیار بالای نیرو را در بخشهای مختلف داشتهایم. در حالی که در بخش بهداشت و درمان بسیار با مشکل کمبود نیرو مواجه هستیم.
او با اشاره به مرگ سه مادر گنابادی در مرکز بهزیستی گناباد به برخورد نامطلوب ریاست سازمان بهزیستی اشاره کرده و میگوید: متاسفانه ایشان به جای حمایت از کارکنان و جامعه پزشکی، رفتار غیرقابل توجیهی از خودشان بروز میدهند. چنین رفتارهایی به هیچ عنوان قابل قبول و تحمل نیست. تا جاییکه من اطلاع دارم پزشکان در مناطق محروم با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکنند و با وجود تمام سختیها به کار خود ادامه میدهند اما متاسفانه در مورد یکسری مسائل بسیار ابتدایی دچار مشکل هستند و سختگیریهای موردی در برابر آنها اعمال میشود که قابل چشم پوشی نیست. در حال حاضر جامعه پزشکی نیاز به ایجاد آرامش روانی دارد.
باید بستر مناسبی برای ارائه خدمات فراهم شود وقتی پزشک یا پرستار مدام باید نگران این مسئله باشد که ممکن است با هر حرکت کوچکی مورد بازخواست قرار بگیرد یا پزشک جراحی که به جای مداوای بیماران در مرحله اول باید به این فکر کند که چه جوابی به مراجع بالاتر بدهد هنگام انجام مسئولیت تمرکز کافی نخواهد داشت. این یکی از بخشهای دیده نشده ماجراست؛ چون ما همیشه در درجه اول پزشکان و پرستاران را محکوم میکنیم.
اما این مهم است که بدانیم علت مرگ این بچهها چه بوده است. اگر صحت مرگ این عزیزان بر اثر کم کاری کادر پزشکی توسط مراجع قضایی تایید شود باید مورد بازخواست قرار گیرند. به گفته این کارشناس حقوق پزشکی، البته در این مورد هم حقوق کم یا شرایط نامناسب کار دلیل قابل قبولی برای کمکاری نیست.
دکتر مولازاده در ادامه درباره مرگ کودکان معلول به دلیل دریافت نکردن به موقع داروی ضد تشنج اضافه میکند: مرگ یک کودک از نظر پزشکی نمیتواند تنها به دلیل ندادن داروی ضد تشنج باشد. تنها در صورتی که بیشتر از میزان مورد نیاز دارو به کودک داده شود ممکن است مرگ اتفاق بیفتد که این موضوع نیست باید مورد موشکافی دقیق قرار بگیرد.
او با اشاره به حساسیت کار پزشکان و پرستاران به دلیل سروکار داشتن با جان مردم اضافه میکند: معاونت درمان وزارت باید توجه جدی به پزشکان و پرستاران داشته باشد. متاسفانه نحوه تعامل و برخورد ایشان با پزشکان و متخصصان اصلا درست نیست و اگر جریان به همین روال ادامه داشته باشد باید با انتشار یک مقاله آسیبشناسانه به چارهجویی اساسی برای حل مشکل پرداخت.
آیا بهزیستی پاسخ خواهد داد؟
آنهایی که کار روزنامهنگاری را با اساتید شناخته شده آن آغاز کردهاند میدانند یکی از روشهای تمرینی دکتر قاضیزاده در درس گزارش نویسی، پخش فیلم دلخراش کودکان ایزوله است. کودکانی که هیچ تاب و توانی برای بیان و ادای کلمات ندارند و به شکل دلخراشی زوزه میکشند. کودکانی که هیچ پناه و امیدی جز دستان مهربان مددکارانشان ندارند. آن فیلم اولین مواجهه خبرنگاران با کودکان معلول ذهنی و جسمی است. کودکانی که با وجود همه سختیهایی که برآنها روا میرود وقتی به چشمانشان نگاه میکنیم «امید» را در انتهای نگاه آنها میبینیم. کودکان امیدواری که اکنون بر اثر کم توجهی «جان میدهند.»
این روزها که خبر مرگ کودکان ایزوله را میشنویم شاید بیشتر از همیشه باید یاد گزارش به یاد ماندنی دکتر قندی درباره کودکان ایزوله بیفتیم گزارشی با این عنوان: «اشک هم ماتم میگیرد، اینجا دنیای دیگری است. دنیای مسخشدگان و کرخت شدگان.»
مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.
منبع: مشرق نیوز