سفرنامه شارجه: گزارش خرید کتاب برای کتابخانه تخصصی معلولین
دفتر فرهنگ معلولین/ محمد نوری
نمایشگاه
بین المللی کتاب در امیرنشین شارجه یا به قول خودشان شارقه در تاریخ ۱۷
آبان ۱۳۹۱ بازگشایی شد. بنده از طرف دفتر فرهنگ معلولین برای خرید کتاب و
بررسی مراکز فعال در حوزه معلولین کشور امارات، عازم شده و در این رخداد
بزرگ منطقه ای شرکت کردم. حدس اول ما این بود که چند عنوان انگشت شمار
کتاب معلولین چاپ کشورهای عربی بیشتر نخواهیم یافت. اما همان روز اول متوجه
رخداد عجیب شدیم. چون بیش از هزار عنوان کتاب درباره مسائل و موضوعات
مرتبط به نابینایان، ناشنوایان، معلولین ذهنی و حرکتی توسط ناشران مختلف از
سراسر جهان اسلام در این نمایشگاه عرضه شده بود. این حجم از کتاب، خود
پدیده ای مهم و قابل توجه بود و مرا واداشت که ابعاد آن را بررسی کنم.
البته
این سفرنامه مثل بسیاری از گزارشهای سفر نیست که به حوادث شیرین و
خوشیها بپردازد بلکه براساس یافته ها و مشاهدات خود، تلاش کردها م به
ذهن خواب رفته ی برخی مدیران تلنگری بزنم و با درد دلهایی که ریشه در
واقعیتهای موجود دارد، وضعیت نابسامان معلولین را متذکر باشم.
اهمیت کتاب معلولیتی
یکی
از دستاوردهای دوره جدید، تقدم مطالعه و کارشناسی قبل از هر نوع تصمیم
گیری و اقدام است. در عرصه مسائل و مشکلات معلولین هم، ابتدا به بررسی
ابعاد مشکل میپردازند، آنگاه به مرحله عمل و اجرا منتقل میشوند. به همین
دلیل در دهه های اخیر، دانشکده ها، پایاننامه ها، کتابها، مقالات،
نشریات و … برای جامعه معلولین گسترش چشمگیر یافته است.
این رویکرد
جدید موجب شد تا بسیاری از آسیبها شناسایی شده و ابعاد آنها ریشه یابی
گردد و درمان صحیح و متناسب با آنها در اختیار افراد آسیب مند قرار گیرد.
در نتیجه بسیاری از معضلات، آلام و دردها درمان اساسی شدهاند.
یک
جنبه از این رخداد بزرگ، پیدایش گونه ای از کتب به نام کتاب معلولیتی است،
چنانکه کتاب پزشکی، کتاب قرآنی، کتاب حقوقی، کتاب مرجع، کتاب ادبی به
عنوان انواع گونه های مختلف کتاب، اغلب محصول دوره جدید و ثمره تلاشهای
دانشمندان و کاشفان دوره معاصر است.
متأسفانه در ایران هنوز «کتاب
معلولیتی» به عنوان یک پدیده مستقل مورد توجه و اهتمام نیست. نمایشگاه
«کتاب معلولیتی» تاکنون نداشته ایم؛ مأخذشناسی، رونمایی، همایش و انواع
رخدادهای متناسب و مرتبط با کتاب معلولیتی هم نداریم. مهمترین دلیل جان
نگرفتن این پدیده در ایران، فقدان تألیفات و تولید کتاب معلولیتی در همه
زمینه ها و موضوعات مرتبط است. واقعاً جای نگرانی است که آمار تألیف،
ترجمه و بالاخره تولید کتب و مقالات درباره موضوعات معلولیتی اندک است و
در حدی نیست که بتوان نمایشگاه کتاب دایر کرد. اما نمایشگاه بین المللی
کتاب شارجه با این که نمایشگاه عمومی برای مسلمانان و جهان اسلام است، مبحث
و مقوله معلولین برای مدیریت این نمایشگاه یک ضرورت مهم و یک اولویت است و
به این موضوع اهتمام خاص دارند. یک دلیل آن اینست که امیر شارجه آقای
قاسمی، مدیر چند مؤسسه معلولیتی هم هست و به امور معلولین اهتمام ویژه
دارد. هر ماه در جلسات آنان شرکت میکند و به درد دل آنان گوش میدهد و
آنان را تفقد مینماید.
به همین دلیل مراکز معلولین در امارات، به
ویژه شارجه رشد بسیار داشته و در همه زمینه ها از جمله پژوهش، تألیف و
انتشار کتاب و نشریه برای معلولین بسیار فعالند.
ضرورت تألیف و نشر
جامعه
معلولین ایران از دو مرحله سوادآموزی و دانش عمومی عبور کرده و اکنون به
آستانه تخصصی رسیده است. چنانکه بسیاری از آنان هم اکنون در رشته های
مختلف تحصیلات عالیه دانشگاهی را طی کرده اند، فوق لیسانس و دکترا اخذ
کرده اند و در مراکز پژوهشی، آموزشی و خدماتی مشغول خدمت رسانی میباشند.
اینان نیاز به کتب مرجع، نشریات تخصصی، دائرهالمعارف، کتب راهنما و
دهها نوع دیگر از کتاب دارند. اما چرخه کند و ناقص تولید و تألیف کتاب و
نشریه برای معلولین، نمیتواند پاسخگوی نیازهای آنان باشد. با نگاه اجمالی
به مراکز معلولین اعم از دولتی، خصوصی، خیریه ای و مردمی نشاندهنده
بسیاری از واقعیتها است. از بین همه این مراکز، کانون معلولین توانا در
قزوین بسیار موفق و کارآمد ظاهر شده و توانسته مجله پیک توانا را طی چندین
سال و در چند ده شماره با کیفیتی مطلوب به جامعه معلولین عرضه کند. دفتر
فرهنگ معلولین نیز مشغول تألیف دانشنامه نابینایان و نابینایی، دایرهالمعارف
پاراالمپیک، دانشنامه معلولین حرکتی و چند عنوان کتابشناسی دیگر است ولی
هنوز این آثار به مرحله چاپ و انتشار نرسیده اند. در عرصه کتاب گویا با
اینکه مؤسسه هایی مانند رودکی، حسینیه ارشاد، دانشگاه اصفهان و … مشغول
گویا سازی کتب هستند ولی فقط درصدی از نیازهای روشندلان و عموم معلولین
برآورده شده است. در زمینه کتاب بریل و کتاب اشاره، کتاب الکترونیک،
فیلمهای آموزشی هم نه مراکز دولتی و نه مؤسسه های مردمی پاسخگوی انبوه
نیازهای جامعه معلولین نیستند. یعنی از یک سو روشندلان، ناشنوایان و
معلولین حرکتی با اهتمام و جدیت خودشان با سرعت رو به کمال و تکاملند و در
آینده ای نه چندان دور هزاران فارغ التحصیل معلولین در مقاطع عالی
دانشگاهی یا حوزوی داریم. اما از طرف دیگر رشد امکانات برای تأمین نیازهای
آنان و بسترسازی مناسب برای ایجاد اشتغال مناسب بسیار کند و نازل است.
تجربه دیگر
بدون
اینکه بخواهیم امارات و مدیریت کلان در این کشور را بی جهت بزرگنمایی
کنیم، فقط واقعیتهایی که در این سفر مشاهده شد را گزارش میکنم.
مدیران
دبی، ابوظبی و شارجه آنگونه که رؤیت شد، برای ارتقای معلولین و افزایش
بهره وری آنان در جایگاه مناسب اجتماعی شان، طرح، برنامه و تدبیرهای خاصی
دارند و توانسته اند الگو و تجربه دیگری را در جهان اسلام مطرح سازند.
اولین نکته این است که مسئولین و رهبران در همه سطوح اراده برای اصلاح امور
در جامعه معلولین را دارند. برای نمونه روز نخست نمایشگاه بین المللی
کتاب شارجه که روز افتتاحیه بود، آقای قاسمی امیر شارجه بدون تیم حفاظتی،
بدون بستن درها و خیلی عادی مثل بقیه آدمها به نمایشگاه آمد. تقریباً هرکس
جلوی او قرار میگرفت دست میداد و احوالپرسی میکرد. مهمتر در بدو ورود
به نمایشگاه اول به غرفه معلولین رفت، چند دقیقه آثارشان را بررسی و با
آنان چای و شیرینی تناول کرد و به گفتههای آنان گوش داد. نیز بعد از روز
افتتاحیه، تقریباً هر روز به نمایشگاه میآمد و هر روز در سالنی به غرفه
های مؤسسات معلولیتی میرفت. حتی در روزهایی دیدم آنان را دعوت به ناهار یا
شام و جلسه در کاخ خودش میکند.
مجله ای که نمایشگاه به عنوان
ویژه نامه منتشر میکرد، تقریباً هر روز و در چند صفحه گزارشهایی از
غرفه های معلولین و ناشرانی که برای معلولین کتاب منتشر میکنند، داشت.
بالاخره فضا به گونه ای طراحی شده بود که معلولین احساس کنند در این
کشور و جامعه، کسانی به آنان توجه دارند و درصدد رفع مشکلات آنان میباشند و
البته باید خودشان هم کمک کنند تا معضلات مرتفع گردد.
خودکفایی
تجربه
ای که شرکتهایی مانند زیمنس آلمان دارند اینست که معلولین یک پارچه
استعداد و توانایی اند، فقط باید به آنان مجال و امکانات اولیه داد. شرکت
زیمنس در حدود شصت سال قبل راه اندازی شده و اکثر کارمندان، مدیران و
کارگران آن نابینا، ناشنوا و معلول حرکتی و بعضاً معلول ذهنی اند. این
شرکت در دهه های اخیر بارها به عنوان بهترین سازنده وسایل الکترونیکی در
جهان شناخته شده است. همین تجربه در ایران نیز اجرا شده است. کارخانه گروه
بهداشتی فیروز که در شهرک صنعتی قزوین دایر است با تلاشها و مدیریت آقای
سید محمد موسوی که از کودکی بر اثر فلج اطفال دو پا و یک دستش دچار معلولیت
شد به عنوان یکی از بهترین تولیدکننده کالاهای بهداشتی همه کارمندان و
کارگران خود را از معلولین انتخاب کرده اند. این تجربه ها قابل تعمیم
است و میتوان در همه استانها و شهرستانها اجرا نمود و موجب خودکفایی و
اشتغال معلولان گردد.
امید است تا دیر نشده و مشکلات جامعه معلولین
تبدیل به بحران نگردیده، مسئولین در رده های مختلف، گوشه چشمی به جامعه
معلولین داشته و برای رفع مشکلات همت بیشتری نمایند.
در پایان
این
روز ۲۳ آبان (۱۳ نوامبر ۲۰۱۲م) به اتمام رسید و به ایران بازگشتیم؛ البته
با ۱۲ کارتن کتاب و خاطرات سرنوشت سازی که بعضاً به عنوان درد دل بیان شد.
منبع: دفتر فرهنگ معلولین